پیامی از اسماعیل خویی به بهروز وثوقی                                                                                            


:هنرمند ِ نام آور ِ ما، بهروز جان وثوقی

.درود برشما 
باخبرشدم که نپیوستن ِ شما به« جنبش آذربایجان برای دموکراسی ویکپارچگی ایران »
!کسانی از این گروه را برسر ِ خشم آورده است: چندان که اینان، دربیانیه ای، شما را « زار محمد» خوانده اند تا، به گمان ِ خود، خوار و « زارِ » تان کنند 
من یقین دارم که اینان حتّا معنای جنوبی ی نام ِ « زار محمد » را نیز نمی دانند، تا چه رسد به شخصیّتِ او: دلاور ِ مردم گرا و از جان گذشته ای که، به ویژه با بازنمایی ی درخشان ِ شما از او در فیلم « تنگسیر » ، الگویی شد برای بسیاری از جوانان آزادی خواه و ستم ستیز ِ ما درآن روزگار. و، پس، « زارمحمد » بودن مایه ای ست برای سرافرازی ، نه سرشکستگی
دریغا که این روزها بسیاری از کسانی که از « دمکراسی » دم می زنند، این نکته پیش پا افتاده را نیز نمی دانند که، در « دمکراسی »، هرکس آزاد است که « سیاسی » باشد یا نباشد؛ و که، در زمینه و گستره های جهان نگرانه، گزینش یا گرایشی ویژه داشته باشد یا نداشته باشد. اینان هنوز در نمی یابند که فراخواندن ِ کسی به همکاری در یک زمینه ی سیاسی ، به هیچ روی، فرمان ِنظامی دادن به او در آن زمینه نیست تا، اگر از آن سرپیچی کرد، سزاوار نکوهش یا کیفر باشد 
من با شما، در همین جا و هم اکنون، پیمان می بندم که، در آینده، اگر تنها یک بارِ دیگر در این « جنبش » یا از کس یا کسانی در آن، در برخورد با هنرمند ِ ارجمندی چون شما که هیچ، در پیوند با هر ایرانی یا آذربایجانی ی بی نام و نشانی نیز چنین رفتاری سر بزند، من یکی از این گروه بی درنگ کناره خواهم گرفت 

!بهروز جان ِ وثوقی 

.شما از جاودانگان ِ تاریخ سینمای ایران اید
.زنده باشید و شاد و تندرست
،با مهر و سپاس
اسماعیل خویی
پانزدهم ژوئن ،۲۰۰٨ 

بیدرکجا