گر می شد،از اینجا به کجا می رفتی؟!


۱

گر می شد،از اینجا به کجا می رفتی؟

وآنگاه چه گونه وچرا می رفتی؟

:تو نه اخوانی و نه «مرگابه»خوری

!پس،لاف مزن که تا خدا می رفتی

۲

گر می شد، از اینجا به کجا می رفتی؟

وآنگاه چه گونه و چرا می رفتی؟

:پاسخ ندهی و من«چرا؟»ی اش دانم

!زاکنونِ بی آینده ی ما می رفتی

۳

گر می شد، از اینجا به کجا می رفتی؟

!گویی نروی،ولی،چرا ،می رفتی

:اینجا همه جهل وخشکسال است و دروغ

!زین دوزخِ دستار وعبا می رفتی

۴

گر می شد،از اینجا به کجا می رفتی؟

زین دوزخِ دستار وعبا می رفتی؟

:ـ:«توهین نکن! این بهشتِ سیم و زرِ ماست

!نه! من نروم! خودت چرا می رفتی؟

۵

گر می شد،از اینجا به کجا می رفتی؟

می رفتی اگر،بگو چرا می رفتی؟

!ـ:«این خانه ی ماست :زآن چرا من بروم؟

!می شد بروی اگر،شما می رفتی؟

۶

گر می شد،از اینجا به کجا می رفتی؟

!ـ:«من می روم و نیز شما می رفتی

از آب و هوا بی خبری؛ورنه،تو نیز

زآنجا که نبود آب و هوا می رفتی!»

۷

،با گرد وغبار ها که باد افشانَد

!آیا اثری هم ز هوا می مانَد؟

:از قحطِ هوا نیز خبر باید داد

!چون قحطی ی آب را جهان می دانَد

۸

!می داند و کاری نکند دولت،وای

!وَملّت شد فلج،چو شد اُمّت ،وای

:بر قحطی ی آب شد فزون قحطِ هوا

!ای وای به حال و روزِ این ملّت، وای

یازدهم تیرماه۱۳۹۷،
بیدرکجای لندن